×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

lov3 lov3 lov3

میدونی عشق چیه؟

دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد.
 نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبتهایش از درد چشم خود نالید.
بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند. مرد جوان عصا زنان به عیادت نامزدش می رفت و از درد چشم می نالید.
 موعد عروسی فرا رسید. زن نگران صورت خود که آبله آنرا از شکل انداخته بود و شوهرهم که کور شده بود.
 همه مردم می گفتند چه خوب عروس نا زیبا همان بهتر که شوهرش نابینا باشد.
 ۲۰سال بعد از ازدواج زن از دنیا رفت، مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را گشود.
 همه تعجب کردند. مرد گفت: �من کاری جز شرط عشق را به جا نیاوردم








 ییرمردی صبح زود از خانه اش بیرون آمد.
پیاده رو در دست تعمیر بود به همین خاطر در خیابان شروع به راه رفتن کرد که ناگهان یک ماشین به او زد.
مرد به زمین افتاد. مردم دورش جمع شدند واو را به بیمارستان رساندند.
پس از پانسمان زخم ها، پرستاران به او گفتند که آماده عکسبرداری از استخوان بشود.
پیرمرد در فکر فرو رفت. سپس بلند شد ولنگ لنگان به سمت در رفت و در همان حال گفت:
"که عجله دارد ونیازی به عکسبرداری نیست" پرستاران سعی در قانع کردن او داشتند ولی موفق نشدند.
 برای همین از او دلیل عجله اش را پرسیدند. پیر مرد گفت:" زنم در خانه سالمندان است.
من هر صبح به آنجا میروم وصبحانه را با او میخورم. نمیخواهم دیر شود!" پرستاری به او گفت: " شما نگران نباشید ما به او خبر میدهیم. که امروز دیرتر میرسید." پیرمرد جواب داد:
"متاسفم.او بیماری فراموشی دارد ومتوجه چیزی نخواهد شد وحتی مرا هم نمیشناسد." پرستارها با تعجب پرسیدند: پس چرا هر روز صبح برای صرف صبحانه پیش او میروید در حالی که شما را نمیشناسد؟" پیر مرد با صدای غمگین وآرام گفت:
" اما من که او را مي شناسم.
چهارشنبه 18 خرداد 1390 - 1:11:21 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://azize-dl.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 18 خرداد 1390   4:29:36 AM

سلام خانمي

چقدر وبلاگ هاي شما زيباست. مخصوصا مطلب ميدوني عشق چيه؟

ديوانه كننده بود.متاسفانه تجسم سازي من خيلي قويه واقعا تحت تاثير قرار گرفتم . خاطرات زيباي گذشته ازعشق مخصوصا اگر طرف مقابلت كم بياره بره . هميشه براي يك عمر پا برجا ميمونه. ومايه عذابه. خيلي دوست داشتم بعنوان كسي كه در اين زمينه تخصص داري . مطلبي رو اضافه كني كه چگونه ميشه خاطرات رو فراموش كرد

بهرحال خيلي خوشحال شدم

اميدوارم هميشه موفق باشي