×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

lov3 lov3 lov3

منا

اینم با تمام وجودم تقدیم میکنم به عشق آخرم
 
منا جون خیلی برام عزیزی.دوستت دارم
 
از دست عزیزان چه بگویم گله ای نیست
گر هم گله ای هست ، دگر حوصله ای نیست
 سرگرم به خود زخم زدن در همه عمرم
هر لحظه جز این دست مرا مشغله ای نیست
 دیریست که از خانه خرابان جهانم
بر سقف فرو ریخته ام چلچله ای نیست
چلچله ای نیست در حسرت دیدار تو آواره ترینم
هر چند که تا منزل تو ، فاصله ای نیست
 فاصله ای نیست
 
 
 
 
 
...برای عاشقی عشقمو دادم. ...
خیال کردم فقط عشقه که میمونه. ...
ولی جای تمومه اون همه عشق. ...
واسم موندش فقط.بغض شبونه. ...
 
برای عاشقی ما کم نزاشتیم. ...
خدا هم خودش اینو خوب میدونه . ...
با این که دلم رو همه شکستن . ...
میخونم بازم هنوزم عاشقونه. ...
میخونم با خودم دیگه بریدم. ...
دیگه به اخر جاده رسیدم
 
 
 
 
 
نمی توانم به تو بگویم دوستت دارم
زیرا به چشم خویشتن دیده ام که این کلمه
چون زنان آوازه خوان سنگ فرش خیابان ها را پی می گیرد
و در میدان های بزرگ شهر چون روسپیان به هوس آلوده
و چون جذامیان از شهرها می رانندش

نمی توانم به تو بگویم دوستت دارم
زیرا شنیده ای که این کلمات در میکده ها
همراه با هذیان مستان به لفظ می آید
هنگامی که سخن دوستت دارم در خیابان های کلام گریزان می گردد
مردم به آن حمله ور و سنگسارش می کنند
و آن گاه به آسایشگاه روانی رهبری اش می کنند
نمی توانم به تو بگویم دوستت دارم
زیرا سخنی که بین لبانم برای نثارت برگرفته ام
پاکیزه و شفاف چون پروانه ای از نور است
و هرگاه که لبانم را ترک کرد به سوی دشت های سکوت پرمی گیرد
نمی توانم به تو بگویم دوستت دارم
زیرا نمی خواهم در پرگرفتن این سخن به سویت، دوستان دشمن
با تعریف ها و بذله گویی شان آلوده اش کنند
نمی توانم به تو بگویم دوستت دارم
اما قادرم دوستت دارم را
به آرامی وقتی تو در خوابی با تمام وجودم بالای پیشانی ات کتابت کنم
تا سرانگشتان رؤیاهایت آن را برگیرند

 
سه شنبه 10 خرداد 1390 - 5:00:10 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم